جوان آنلاین: همه والدین همیشه در ذهن خود آیندهای درخشان برای فرزندانشان آرزو میکنند و تمام تلاش آنها این است که بهترینها را برای آنها مهیا و آرزویشان را محقق کنند. سن نوجوانی با توجه به ویژگیهای این دوران، گاهی والدین را با فراز و نشیبهایی روبهرو میکند که نمونهای از آن میل و گرایش به مصرف دخانیات است. لحظهای که والدین نخ سیگار یا ماده مخدری را در جیب لباس یا در کیف مدرسه کنار دفتر و کتاب فرزندانشان پیدا میکنند، لحظه غیرقابل تصوری است. شاید اولین سؤالی که به ذهن خطور میکند، علت گرایش او به مصرف دخانیات چیست؟ در این باره پاسخهای متفاوتی را شنیدهایم از جمله جنبه خودنمایی، کسب لذت، کنجکاوی در امتحانکردن مصرف دخانیات، مخالفت فرزند با خانواده یا به زبان سادهتر لجبازی او به خاطر رفع حقارتهایش در خانواده، احساس مردانگی در پسران و تقلید از پدر و مادر و اطرافیان که در سیگاری شدن نوجوانان مؤثر است. دکتر سمیه سرافراز جامعه شناس معتقد است، بخشی از گرایشها به دخانیات، تغییر الگوی ذهنی جامعه و بیاهمیتی نسبت به الگوهای قبلی است. او میگوید: «بخش بسیاری از این میل و گرایشها تحت تأثیر رسانههای اجتماعی است که بیان میکند هر طور راحت هستید، زندگی کنید و بخش دیگر استفاده آشکار دخانیات در والدین و اطرافیان است که کودک یا نوجوان را به سمتوسوی دخانیات هدایت میکند. در این شرایط هیچ کاری بهتر از آگاهی دادن و طرح موضوع به صورت آشکار و نشان دادن عوارض استفاده از آن نیست.» در ادامه گفتگو با این دکترای جامعهشناسی را پیشرو دارید.
به عنوان پرسش نخست، والدین را با علتهای گرایش فرزندان به دخانیات آشنا کنید.
گرایش به دخانیات فقط در نوجوانان نیست. در طول این سالها گرایش روزافزون به دخانیات به کل جامعه هم در سطح مدارس و هم در سطح خانوادهها سرایت کرده است و ناباورانه این گرایش در بسیاری از بانوان به خصوص بانوانی که به هر شکل مجرد شده یا مجرد ماندهاند، در سنین ۴۰ سال به بعد بیشتر مشاهده میشود. در واکاوی علل این گرایش باید گفت بخشی از این گرایش به دخانیات، تغییر الگوی ذهنی جامعه و بیاهمیتی نسبت به الگوهای قبلی است و بخش بسیاری از آن تحت تأثیر رسانههای اجتماعی است که بیان میکند «چه اهمیتی دارد دیگران چه فکری میکنند، هر طور راحت هستی زندگی کن!» این واژهها خیلی مهم است «که نظر دیگران چه اهمیتی دارد و برای خودت زندگی کن!» این عبارت چنان در جامعه اثر کرده که نه فقط در بحث دخانیات، بلکه در خیلی از شئون رفتاری افراد اثر گذاشته است.
بخش دیگر هجمه رفتار خانوادهها و فشار روانی آنها در تربیت فرزند با روشهای غلط است که قسمتی از آن شامل تضاد الگوی رفتاری و الگوی دستوری است، یعنی پدر و مادر و حتی معلم بهگونهای عمل میکنند و دستورالعمل دیگری به نوجوانان میدهند که حتی کودکان که گمان نمیشود لحظه لحظه رفتارهای شما را در ذهنشان آرشیو میکنند، تحت تأثیر قرار میگیرند.
دیدن بیش از حد فیلم، وقت گذرانی بدون مطالعه، صحبت زیاد با تلفن، استفاده از الفاظ نامناسب و غیبت در مورد دیگران، نارضایتی مدام از زندگی و اجتماع، حتی تنشهای بین زن و شوهر از جمله مواردی است که کودک و نوجوان آنها را میبیند، میشنود و در ذهنش نگه میدارد. کنار اینها تضادهای ذهنی که برایش ایجاد میشود، حضور مداوم کودک و نوجوان در فضای شبکههای اجتماعی چه مستقیم چه از طریق دوستان، مقایسه فضای خود و جامعهاش با دختران و پسران خارج از کشور، دیدن جهان بیرون بدون آگاهی مقایسه شرایط نداشتههای خودش با دیگران، مواردی است که در کنار هم زمینه استفاده از دخانیات را افزایش میدهد، ضمن اینکه بسیاری از خانوادههای جدید درگیر کسب درآمدی حداکثری هستند و پایینترین سطح تعاملات با فرزند را دارند. تنشهای ذهنی، زمینه استفاده پدر از هرگونه دخانیات نیز به این موضوع دامن میزند. البته آمارهای دقیق موضوع را بیشتر حساس میکند و باید به آن توجه بیشتری داشت.
از آسیبهای روحی و روانی مصرف دخانیات بر نوجوان و کودک بگویید. او در معرض چه آسیبهایی قرار میگیرد که والدین باید با آنها آشنا شوند؟
مصرف دخانیات تقسیمبندی و سطحبندی دارد. مثلاً استفاده از سیگار بیشترین آسیب جسمی و استرس مکرر به همراه دارد. تصور میشود کسانی که سیگار میکشند، سیگار آنها را آرام میکند. شاید در لحظه اینگونه باشد، اما در سطحی دیگر مثل قلیان که عاملان اصلی آن مافیای بهره بردن از سودهای کلان تنباکو است، به هر شکل در همه سنین افراد را مشغول به کشیدن قلیان میکنند. تمام رستورانهایی که اجازه قلیان دارند اصل سود و درآمد آنها از قلیانکشیدن است که بیشترین آسیب را به ریه میزنند و افراد را تا حدی دچار استرس میکنند.
سطح بالاتر و بدتر، کشیدن گل است که به شدت استفاده از آن در بین نوجوان و جوانان شیوع پیدا کرده که استفاده آن بسیار در دسترس است. این دخانیات و ماده مخدر به شدت به مغز آسیب میرساند. فرد در لحظه در خلأ میرود، به هیچ چیزی فکر نمیکند و به مرور مغز را کوچک میکند. دخانیات مثل سیگار و قلیان به تنهایی فقط آسیب به ریه میزند و رنگ پوست و چهره را تغییر میدهد، حتی باعث میشود فرزند زنان حامله با بیماری به دنیا بیایند، اما بدتر از آن این است که گاهی این دخانیات زمینه استفاده از مخدرها را فراهم میکند که همگی آسیب روحی و جسمی سطوح بالایی را دارند.
در خانوادههایی که بعضاً پدر و مادر مصرف دخانیات دارند، چطور میتوان فرزندان را محافظت کرد؟
هیچ محافظتی جز آگاهی دادن، روشنگری و طرح موضوع به صورت آشکار و نشان دادن عوارض استفاده از آن نیست. موضوع را مخفی نکنیم و نسبت به آن بیتفاوت نباشیم.
به نظر شما چه عللی باعث شده است سن دخانیات کاهش یابد؟
به طور کلی مصرف دخانیات افزایش یافته است و نمیتوان گفت تنها مختص نوجوانان است. در پاسخ به این سؤال علاوه بر مواردی که در پاسخ به سؤال اول بیان شد، میتوان به تأثیر رسانهها، بیتوجهی خانوادهها، تضادهای رفتاری و دستوری خانوادهها نیز به عنوان مهمترین دلایل کاهش سن دخانیات اشاره کرد.
مصرف دخانیات به لحاظ جنسیتی را در زنان بیشتر میبینید یا در مردان؟
استفاده دخانیات تا دهه پیش در مردان بیشتر بود، اما در حال حاضر باید گفت نزدیک هم هستند.
مصرف دخانیات باعث سلب حقوق شهروندی میشود، پیشنهاد شما برای مقابله با آن چیست؟
حقوق شهروندی بیشتر در حوزه استفاده از قلیان و سیگار است که باعث سلب آسایش شهروندان میشود. در بعضی اماکن عمومی مجوز رسمی دارند که سود کلان آن نیز نصیب عرضهکنندگان آن میشود و متأسفانه جلوگیری هم نمیشود. بخشی دیگر از حقوق شهروندی آموزش مداوم و مستمر در تمامی پلتفرمها و انواع رسانه و حتی استفاده ویژه از ظرفیت نیروی بسیج در تمام استانهاست. تنها زمانی میتوان در موضوعی حاد و بحرانی ورود و کنترل کرد که صادقانه آگاهی عمومی داده شود و خود مردم در آن موضوع ورود کنند.
کودک و نوجوان را نمیتوان از جامعه و آسیبهای آن جدا کرد. چه پیشنهادی به خانوادهها دارید تا فرزندانشان را در برابر این آسیبها محافظت کنند؟
مصرف دخانیات میدانی است که نیمی از آن خود خانواده است و نیمی دیگر رسانههاست، به همین دلیل به طور مستقیم یا از طریق جمع دوستان تأثیرگذار خواهد بود. تنها راه کاهش آسیبها، برگزاری کارگاهها در سراسر کشور به صورت ابلاغ دولتی است برای آگاهسازی نوجوانان. نمایش حقیقت دخانیات، عوارض مصرف آن، معرفی جایگزین سالم، فراهمسازی بستر ورزش و تفریح رایگان از دیگر راهکارهای مقابله با این دسته از آسیبهای اجتماعی است که میتوان به آن توجه بیشتری داشت.